سريال The Boys و تمسخر ترامپ با ابرقهرمانان

فصل يكي مانده به آخر سريال The Boys، پيرامون رياست جمهوري روايت مي شود و ارجاعات زيادي به دونالد ترامپ دارد. با اين وجود اگر بخواهيم جنبه هاي ديگر آن را هم در نظر بگيريم، سريال به خوبي توانسته ابرقهرمانان و جايگاه فرهنگي آن ها در آمريكا را به ريشخند بگيرد. در ادامه با ويجياتو همراه باشيد تا ارجاعات فرامتني اين سريال را بررسي كنيم. ويژگي تمسخر و ريشخند از همان ابتدا در سريال ملموس بود؛ اصلاً كلمات فرعي براي توصيفش سه عبارت «بزرگ تر»، «وسيع تر» و «خونين تر» بوده اند. از زماني كه The Boys شروع به پخش كرد، همواره به بنيان هاي فرهنگي زندگي آمريكايي پرداخته و آن ها را به ريشخند گرفته است تا بار تاريك اثر تا حد قابل توجهي افزايش يابد؛ مسائلي مثل كاپيتاليسم، رسانه و مشخصاً ابرقهرمانان جزو تم هاي فرعي اين سريال بوده اند. سريال تيز و تند است، باهوش عمل مي كند و مهم تر از همه در به نمايش گذاشتن ديدگاهش بي پروا عمل مي كند. البته كه بي پروا عمل كردن، باعث زمختي شوخي ها نشده و راضي كننده هستند. (در ادامه ي متن سكانس ها و صحنه هاي مهمي از فصل چهارم The Boys اسپويل خواهد شد، اگر هنوز موفق به تماشاي آن نشده ايد احتياط كنيد!) فصل جديد سريال The Boys در استهزاي ابرقهرمانان عالي عمل مي كندسريال The Boys مثل هميشه در شوخي هايش نيش دار است در فصل چهار كه اخيراً آغاز شده است، فرمول استهزاي سريال سر جايش باقي مانده و هنوز هم جذابيش را حفظ كرده. جهت گيري خاصي كه به وضوح نمايان است، باعث مي شود سريال از پرداختن و بدگويي در مورد يك سري موضوعات خودداري كند، اما بايد توجه كرد كه از پرداختن به اهداف خود غافل نشده و مسئله ي ارتباط ابرقهرمان و صنعت هنوز هم در مركز توجه قرار دارد. ارجاعات و انتقادات مشخصي به هاليوود و مارول وجود دارد كه در طول اين فصل The Boys پاي ثابت اپيسودها بوده اند. شايد ناجوانمردانه باشد وقتي كه هم مارول و هم هاليوود را در چنين وضعيت آشفته اي هستند مورد هدف انتقاد خود قرار بدهيم؛ با اين وجود، سريال در اين باره رحمي نشان نمي دهد و مستقيماً وضعيت فرهنگي آمريكا را هدف تير نقد خود قرار مي دهد. در قسمت پنجم اين فصل، سكانسي وجود دارد كه در آن يك ارائه كننده در واقعه ي Vought، جلوي زمينه اي پر از لوگوها ايستاده و جمعيت روبرويش را با تبليغ كردن به هيجان مي آورد؛ او مي گويد: «فاز هفتم تا نوزدهم... خيلي زود در دسترس قرار مي گيرند، امروز اطلاعات زيادي با جزئيات، براي شما به اشتراك مي گذاريم.» يك ابرقهرمان ستاره ي ديگر مي گويد: «آخرين فيلمم مال يك سال پيش بود، ايده ام اينه كه ريبوتش را بسازيم.» سپس صحبت هايي درباره ي وضعيت تنوع كمپين Vought رد و بدل مي شود كه با عبارت Black at It آن را مي شناسند. همچنين صحبت هايي درباره ي فيلم برداري دوباره از يك ري-شوت مي شنويم كه در آن يك موسيقي نيروانا پخش مي شود و سكانس 12 دقيقه اي تماماً سياه مشاهده مي كنيم. فصل چهارم، همچنين يك ورژن ويژه از آهنگ نيروانا دارد كه نشان مي دهد سريال نسبت به خودش آگاهي دارد و مي داند كه تنها يك نسخه ي تكاملي از كارخانه ي توليد اسپين آف سازي درباره ي بلاك باستر هاست؛ علاوه بر اين، يك كارگردان را در اين فصل ديديم كه مي گويد كمپاني Vought دارد سريالي به نام Super School صرفاً براي سودش مي سازد. اغراق موجود در شوخي هايي كه فصل چهارم The Boys در بطن خود دارد، باعث شده وضعيت جريانات هاليوودي به شكلي واضح مورد تمسخر قرار بگيرند و حقيقتِ موضوع به شكلي خاص برجسته شود. به عنوان مثال، استوديو مارول را براي پركاري اش مي شناسيم، اما دنياي سينمايي آن هنوز به فاز هفتم نرسيده چه برسه به فاز نوزدهم! فرانچايزهاي پرطرفدار ابرقهرماني مثل بتمن، سوپرمن و اسپايدر-من هم حداقل پنج سال طول مي كشد تا دوباره بازسازي شوند. مشخصاً شوخي هاي اشاره شده حقيقت را تا حد زيادي آلوده به اغراق مي كنند. همانطور كه اشاره كرديم، شعار اين فصل «بزرگ تر»، «وسيع تر» و «خونين تر» بود؛ بزرگ تر و وسيع تر را به آساني مي توان در همين شوخي ها متوجه شد، اما خونين تر را چطور بايد كشف كرد؟ The Boys در به تصوير كشيدن سكانس هاي خونين ابايي نداشته و در اين فصل اين عنصر حتي افزايش يافته است؛ شايد مثلاً نبينيم كه بدن ها منفجر شوند و مثل يك كيسه ي خون همه جا را سرخ كنند، اما ضد قهرمان هاي سريال به تناوب به سزاي اعمالشان مي رسند و به شكلي خون آلود تقاص پس مي دهند. فصل جديد سريال The Boys در استهزاي ابرقهرمانان عالي عمل مي كندخونين تر از هميشه يك شوخي سياسي ديگر هم وجود دارد كه در آن باز هم در موازات با واقعيت، شاهد كمي تحريف هستيم. ابرقهرمان فاشيست سريال يعني هوم لندر زماني كه با سخنگوي كاخ سفيد روبرو مي شود، شخصي كه در واقع بازتاب كوين مك كارتي در واقعيت است، به او مي گويد: «پس بالاخره بعد از 18 دور برگزاري انتخابات، برنده شدي؟» اين شوخي مشخصاً به برگزيده شدن مك كارتي در واقعيت اشاره دارد كه بعد از 15 دور جمع آوري آرا توانست برنده شود؛ واقعيت در اينجا مقدار كمي، چيزي حدود 20 درصد تغيير كرده است. سريال The Boys به وضوح، نمايشي شجاعانه ارائه مي كند و شوخي هاي سياسي بخشي جدايي ناپذير از آن بوده اند؛ ارجاعاتي روشن مثل مثال قبلي وجود دارد كه وضعيت سياسي آمريكا را به باد ريشخند مي گيرند. با اين وجود، به نظر مي رسد سناريوي دونالد ترامپ در واقعيت به قدري مضحك و پست است كه حتي اين سريال هم نمي تواند در آن افراط كند و مرزها را به چالش بكشد! چگونه مي توان چيزي كه همينطور خودش مسخره است، را مسخره كرد؟ وضعيت جنگ فرهنگي و تئوري هاي توطئه كه پيرامون دونالد ترامپ وجود دارد، مشخصاً چنين هستند! اينكه قضيه ي ترامپ و برنامه ي انتخاباتي او يك مشكل براي كشور آمريكاست نيازي به گفتن ندارد. با اين وجود، سريال The Boys آن را مي گويد و خيلي بلند هم اين كار را مي كند. فصل چهارم حتي بيشتر از فصل سوم رويكردي سياسي دارد. در دنياي سريال، مثل واقعيت، قرار است كه انتخابات در آن سال انجام شود. ويكتور نيومن كه يك ابرقهرمان سرسخت است، با كارهايش موجب مي شود كه وضعيتش به عنوان يك ابرقهرمانِ مخفي مورد تهديد قرار بگيرد. او به عنوان معاون رئيس جمهور انتخاب مي شود. رابرت سينگر كه زماني همراه انتخاباتي ويكتوريا بوده است، به عنوان فرمانده قسم خورده است كه هرگز هيچ ابرقهرماني نزديك به منصب رياست جمهوري نشود و دقيقاً به همين دليل است كه نيومن او را درجا مي كشد! با از ميان برداشته شدن چنين مانعي، حالا رئيس جمهور نيومن كاملاً عروسك خيمه شب بازي هوم لندر مي شود؛ كسي كه با كودتا در Vought اكنون مي خواهد كه قدرت خودش را در كنترل كشور و حتي جهان بيشتر و بيشتر كند. زماني كه به روند سريال با دقت نگاه مي كنيم، شايد تعجب كنيم كه چرا جنبه ي انتخاباتي آن، تا اين حد خسته كننده است؟ آنهم در حالي كه بقيه ي فصل تماماً هيجان انگيز به نظر مي رسد؟ شايد بخاطر واكنش به خستگيِ مطبوعاتي ناشي از سالِ انتخابات باشد. به همان شكلي كه مثلاً بازي كردن The Last of Us Part II در فضاي پاندمي كرونا باعث مي شد تا احساس بدبختي از قرنطينه دو چندان جلوه كند! اين فصل The Boys هم دقيقاً دارد واقعيت آزار دهنده ي موجود را به شكلي ديگر روايت مي كند؛ يك شخص مشابه با دونالد ترامپ بدون توجه به هر نگراني و دغدغه اي مستقيماً وارد كاخ سفيد مي شود. شايد خيلي ها بگويند كه در چنين وضعيتي، وجود صداهاي اعتراضي در فرهنگ عامه بيشتر از هر زماني ضروري است، اما نمي توان مطمئن بود كه ديدن يك سريال باعث شود طرفداران ترامپ از راي دادن به او امتناع كنند. شايد برعكس اش ممكن تر باشد و خيلي ها The Boys را محكوم كنند و آن را ديگر تماشا نكنند! سازنده ي اصلي سريال يعني اريك كريپك هم به اين موضوع واقف است و در مصاحبه اي با هاليوود ريپورتر اذعان داشت: «من هيچ توهمي راجع به كارم ندارم. مشخصاً ديدگاه هايي نسبت به وضعيت فرهنگي كشورم دارم، اما بعيد بدانم كه بتوانم ديدگاه كسي را تغيير دهم. همه چيز در طي كاتارسيس، هنگام تماشا رخ خواهد داد.» برخلاف انتخابات واقعي، در فصل جديد سريال The Boys آنقدرها رقابتي وجود ندارد. شايد اينطور به نظر برسد كه تقلا براي قدرت وجود دارد، اما هوم لندر حتي اگر وارد كاخ سفيد نشود و نتواند آنجا نفوذ داشته باشد باز هم قدرتي غير قابل مهار دارد؛ او نه تنها غير قابل شكست است، بلكه مي تواند پرواز كند و با چشمانش به مردم با ليزر شليك كند. به شكلي ضمني مي توان اينطور تفسير كرد كه قدرت سياسي ترامپ در اينجا بسيار زياد نشان داده شده است. هوم لندر با از سر رد كردن دادگاه و تبرئه شدن جنبه ي سياسي خود را حفظ مي كند. در رابطه با Oval بايد پرسيد كه چه چيزي او مي تواند دريافت كند كه همين الان هم ندارد؟ او انسان ها را به شكل بازيچه هاي غير قابل اهميت مي بيند و در گفتگو با پسرش رايان مي گويد كه در اين دنيا به هيچ چيز جز دو فرزند خود اهميت نمي دهد. تركيب چنين دوست داشتن افراطي و در عين حال بي اهميتي نسبت به ديگران، شباهت زيادي به خصيصه هايي دارد كه از دونالد ترامپ سراغ داريم. با اين حال تناقضي در رفتار هوم لندر وجود دارد: اگر او نسبت به ديگران احساس بي نيازي مي كند و تنها به چشم ابزار به آن ها نگاه مي كند، پس چرا مي خواهد كه بر آن ها اثرگذار باشد؟ اگر به ترامپ Compound V را مي داديم، بعيد بود كه ديگر بخواهد به دنبال رياست جمهوري برود! اگر چه كه بايد گفت، بيش از هر چيزي، استهزاي سياسي سريال در اين فصل، بي مزه جلوه مي كند؛ چرا كه اصلاً استهزا نيست و بيشتر به يكجور تقليد از واقعيت شبيه است. موضوع شباهت بين هوم لندر و ترامپ در فصول گذشته بديع به نظر مي رسيد و توجهات زيادي جلب مي كرد، اما اكنون به نظر مي رسد كه خلاقيت تيم سازنده حداقل در اين مورد ته كشيده و چيز جديدي به آنچه كه در فصل گذشته داشت، اضافه نمي كند. ديگر نيازي نيست به كسي فهماند كه هوم لندر همان ترامپ است! فصل جديد سريال The Boys در استهزاي ابرقهرمانان عالي عمل مي كند ديگر نيازي نيست به كسي فهماند كه هوم لندر همان ترامپ است! بگذاريد رويكرد فصل سوم و فصل چهارم The Boys نسبت به ترامپ و بازتاب آن در رفتار هوم لندر را مقايسه كنيم تا به تصويري شفاف تر برسيم. شوخي ها و ارجاعات فصل گذشته بيشتر درباره ي سوابق و گفته هاي رسانه اي ترامپ بود؛ مثلاً او يك بار گفته بود كه مي تواند يك نفر را در خيابان تير بزند، اما رأي دهندگانش ذره اي كم نشوند! در فصل سوم، هوم لندر واقعاً اين كار را مي كند و توييست بوجود آمده يك سكانس به ياد ماندني ايجاد مي كند كه منجر به ميم شدن آن در فضاي مجازي شد. فصل سوم كاري كرد كه رسيدن به آن آسان نيست؛ در روز روشن به يك نفر تيراندازي شد و واكنش ها اكثراً مثبت بود! از ديگر رفرنس هاي فصل سوم مي توان به كاسه ي تاكو اشاره كرد كه حكم يك پيش درآمد را براي ريشخند كردن كارهاي سياست مداران جمهوري خواه داشت. كارهايي كه در فرهنگ عامه آنقدر نشر و بازنشر شدند كه واقعاً نياز به اضافه كردن عناصر خلاقانه در ارجاع به آن ها نبود و خودشان به خودي خود گويا بودند. در مقام مقايسه، هوم لندر فصل چهارم بيشتر در حال ارجاع دادن به برنامه هاي سياسي ترامپ براي رئيس جمهوري است؛ برنامه هاي او براي تقويت كنترلش، انتقام گرفتن از دشمنانش و اخراج و تحقير كردن كساني كه خوشش نمي آيد! در فصل جديد، هوم لندر به دادگاهي در نيويورك مي رود كه در واقع بازتاب سخنراني ترامپ در شارلوت ويل است. علاوه بر اين، به فروش NFT مشغول است و قول مي دهد كه آمريكا را دوباره قدرت مند سازد. طرفدارانش را «وطن پرست» مي خواند و باورمندان به دولت پنهان در ايالات متحده را همراه با جماعت ووك، علناً تقبيح مي كند. شخص سخنگوي او از غذا خوردن با هر زني امتناع مي كند كه ما را به ياد معاون اول ترامپ و عادات رفتاري اش مي اندازد. فايركركر كه به عنوان جانشين استورم فرانت وارد صحنه شده، نشانش را يك پرچم كنفدراسيون انتخاب كرده و ديگر خبري از آن نشان سواستيكاي كذايي نيست؛ او شروع به تئوري توطئه بافي در مورد پدوفيل ها و ليزرهاي فضايي يهوديان مي كند، يك جور «تئوري نقادانه ي ابرقهرماني» براي خودش دارد، با كانيه وست مصاحبه مي كند و روده درازي هاي زيادي با موضوعات نيش داري چون سخن عليه واكسن، عليه اقليت هاي جنسيتي و عليه مهاجرت ارائه مي كند. يك وطن پرست در تجمع هوم لندر فرياد مي زند كه «اون رو اعدام كن!» و هدف اين جمله استارلايت است. در صحنه اي ديگر، يك گرافيتي نشان داده مي شود كه عبارت «مكاني امن براي ليبتارد ها!» بر روي ديوار طراحي شده (ليبتارد، عبارتي ست كه عموماً براي تحقير ليبرال ها به كار برده مي شود). بطور كلي مثال هايي از قبيل آنچه گفتيم در طول The Boys زياد است كه متشكل از ارجاعات به سياست هاي راست گرايانه و اخبار مين استريم مي باشد. همه چيز در اينجا يك جور كپي پيست از روحيه ي زمانه و جريانات فرهنگي است كه تنها ظاهرش به شكلي تغيير كرده. هميشه در اكثر داستان هاي ابرقهرماني رگه اي از تماميت خواهي ديده مي شد كه به مرور در اين مديوم مورد توجه و پرسش قرار گرفت؛ مثلاً مي توان به شخصيت رورشاخ از دنياي Watchmen اشاره كرد. سري كميك هاي گرث انيس كه The Boys از آن اقتباس شده است هم چنين مسائلي را مورد تجديد نظر قرار داد ولي چيزي كه به روي صفحه نمايش آمد تا حد زيادي با آنچه كه بر روي صفحه بود فرق داشت. دليل اصلي اين تغيير، اختلاف زماني موجود بين عرضه ي كميك ها و ساخته شدن سريال است؛ كميك ها در طول سال هاي 2006 تا 2012 منتشر شدند و اين بازه به نسبت الان حواشي سياسي كمتري در خود داشت. (هر چند كه در آن زمان به شكلي پر حرارت دنبال مي شد!) به وضوح تمايز زيادي بين عصر باراك اوباما و وضعيت پر مخاطره ي كنوني آمريكا وجود دارد. كريپكه در مصاحبه اي به رسانه ي رولينگ استون گفت: «آخر ما با شخصيتي مثل هوم لندر سر و كار داريم! دنيا دارد هر روز زمخت تر و بدقلق تر مي شود. مي بايست تناسب بين محتواي سريال و واقعيت را حفظ كنيم». بدين ترتيب سريال سعي مي كند به بهترين شكل ممكن با فضاي سياسي مقارن با خود، هماهنگ شود. فصل جديد سريال The Boys در استهزاي ابرقهرمانان عالي عمل مي كندسري كميك هاي The Boys زماني كه منتشر شدند ارجاعات زيادي به وقايع سياسي دنياي بيرون داشتند، سريال سعي كرده همين رويكرد را حفظ كند كريپكه در مصاحبه با هاليوود ريپورتر درباره ي نقش خودش به عنوان سازنده ي يك اثر استهزاي سياسي-اجتماعي هم سخن گفته است: «من قبول دارم كه نقشم در دنياي واقعي چيزي بين يك دوره گرد يا دلقك دربار است كه مي خواهد ديگران را سرگرم كند و كارم همين مي باشد. با اين وجود، مسخره كردن چيزهايي كه آدم هاي برجسته ي دنيا مي گويند، كاري چالش برانگيز است. اگرچه سبك استهزا، سعي دارد جامعه را بازتاب كند، بايد هوشيار بود كه فقط ارجاع كردن به دنياي بيرون، بدون وجود محتواي باكيفيت كفايت نخواهد كرد.» همچنين بايد در نظر گرفت كه آثار انتقادي سياسي كم نيستند. زماني كه سريال The Boys آغاز شد، تنها چند ماه پس از اكران Avengers: Endgame بود كه در آن زمان، آثار ابرقهرماني يكه تازي مي كردند و همه جا را تسخير كرده بودند. اين سريال به دليل تازگي خود و محتواي ساختارشكنانه كه در بطنش داشت، احساسي تازه و زنده به بيننده مي داد، اما حالا چطور؟ پنج سال گذشته است و با تشكر از سرويس هاي استريم مثل Prime Video، ساخته شدن چنين آثاري ديگر احساس تازه بودن نمي دهد. با اين حال، حتي اگر با تكثر آثار ابر ضد-قهرماني روبرو شده باشيم، باز هم The Boys را مي توان بهترين در اين سبك دانست. بطور كلي اين سريال، هنوز هم از جهاتي شگفت انگيز است. صحنه هاي خشونت آميز يا ست پيس هاي نفس گير كم نيستند. جوك هاي خنده دار زيادي وجود دارد كه باعث مي شود قهقهه بزنيد. اگرچه كه ريز-روايت ها و شخصيت ها در داستان زياد هستند اما مي توان با اكثرشان ارتباط برقرار كرد؛ اين فصل سيستر سيج هم معرفي شد كه بهترين شخصيت جديد سريال است. در اين فصل، شخصيت هاي گروه با گناهان گذشته ي خود روبرو مي شوند و مضمون بخشيدن خود و ديگران، نقشي مهم ايفا مي كند. جفري دين مورگان، كه همواره خود را به عنوان يكي از طرفداران پر و پا قرص The boys معرفي كرده بود هم نقشي جذاب دريافت كرده است؛ شيطاني كه بر روي شانه ي چپ بوچر در حال مرگ حاضر مي شود و در مقابل بكا، كه همسر از گور برخواسته ي بوچر است، قرار مي گيرد. البته اگر صحبت اثرگذارترين آرك ها باشد، هيويي و والدينش، در كنار فرنچي و كيميكو، با اختلاف در سطح بالاتري قرار دارند. داستان هايي كه در پس زمينه ي سريال روايت مي شوند، تلخ و بي رحم هستند، اما مطمئن باشيد كه از ارجاعات خسته كننده به دوز و كلك هاي سياسي مشابه با جمهوري خواهان، جالب تر هستند. مثل فصول گذشته، اين فصل هم در اوج و به شكلي ديدني تمام خواهد شد تا انتظارات براي فصل بعد بالا برود و اعماق شرارت با محك بيشتري مواجه شود. با اين حال، بايد خوشحال بود كه The Boys بعد از پنج فصل، قبل از اينكه خودش را هم مسخره كند، پايان مي يابد. احتمالات زيادي وجود دارد كه داستان چگونه از سر گرفته خواهد شد و نهايتاً پايان خواهد يافت؛ گروه بويز ممكن است كه در مقابل دشمنان فوق قويِ خود جان سالم به در نبرند؛ بوچر به ساختن اخلاقيات خود در رابطه با بشريت ادامه خواهد داد و ممكن است كه به نتيجه برسد؛ هيويي و دوستانش، ممكن است كه با يكي از خيانت هاي بوچر روبرو شوند؛ هوم لندر هم مي تواند به ريشخند گرفتن شخصيت ترامپ ادامه بدهد و احتمالاً يك صفحه از پلي بوك او را بردارد! فصل جديد سريال The Boys در تمسخر ابرقهرمانان عالي عمل مي كندبايد خوشحال بود كه The Boys بعد از پنج فصل، قبل از اينكه خودش را هم مسخره كند، پايان مي يابد زماني كه به تمسخر ترامپ در رسانه ها و فرهنگ عام توجه مي كنيم، اظهارات آرماندو يانوچي يادمان مي آيد. او كه به كارگرداني آثاري در سبك كمدي سياسي چون The Thick of It، In the Loop، The Death of Stalin و Veep شناخته مي شود، بارها گفته بود كه ترامپ يك تكنيك جالب براي غير قابل نفوذ كردن خود در برابر استهزا دارد. زماني كه به يانوچي پيشنهاد شده بود كه يك فيلم كمدي درباره ي ترامپ بسازد او اين پيشنهاد را رد كرد و گفت: «استهزا و كمدي بطور كلي درباره ي اغراق و تحريف كردن واقعيت هستند. بهتر است به رفتار ترامپ توجه كنيد و كارهايي كه او مي كند. او خودش را كوچك مي كند و به تمسخر مي گيرد. او در واقع خودش همواره در حال ساخت يك فيلم كمدي از ترامپ است!» يانوچي براي ساختن كمدي بعديش به دنبال ابرقهرمانان خواهد آمد و پروژه اي در اين ژانر، در حال توليد دارد. اين كارگردان، بعدتر توضيح داد كه بهتر است به سبك جان اليور سياست را در سرگرمي جاي داد؛ به شكلي كه جوك و اتفاقات روزمره با هم تركيب بشوند. البته كه The Boys مقصر شخصيت ضد-تمسخر ترامپ نيست؛ شما مي توانيد او را مورد تقليد و تمسخر قرار بدهيد، اما آيا مي توانيد كاري كنيد كه در نتيجه، او خودخواه، خطرناك و پوچ به نظر برسد؟ زماني كه او خودش همينطور رفتار مي كند، دقيقاً چطور مي شود اين ها را براي نقدش استفاده كرد؟ كريپكه در سال 2022 توضيح داده بود كه «ما عصباني تر و ترسيده تر از قبل ادامه خواهيم داد (به دليل پر رنگ شدن دوباره ي نقش ترامپ در دنياي واقعي) و اين را مي توان از نويسندگي سريال متوجه شد» و زماني كه به سريال نگاه مي كنيم اين كار به خوبي انجام شده است؛ بوچر در يك صحنه، بر روي تابوت پدرش ادرار مي كند ولي حتي بوچر هم نمي تواند ذره اي از فضاي ادرار-گرفته ي دنياي امروز سياست را كم كند! جمع بندي سريال The Boys با پخش فصل چهارم، خود را توسعه و تكامل بخشيده است؛ جنبه هايي از آن، مثل شوخي هاي سياسي قالبي متفاوت به خود گرفته اند و ارجاعات به فيلم هاي ابرقهرماني و فضاي فرهنگي پيرامون آن ها بيشتر شد. اين تغييرات گاهي مثبت بوده اند و گاهي منفي. همچنين، يكي از جنبه هاي مهم فصل جديد اين سريال، مثل گذشته به ريشخند كشيدن شخصيت دونالد ترامپ با هوم لندر بود كه با فضاي سياسي آمريكا در سال جاري قرابت داشت؛ اين مسئله را هم در طول متن مورد بررسي قرار داديم.