درس اخلاق | چگونه به حيات طيبه برسيم؟

درس اخلاق | چگونه به حيات طيبه برسيم؟ حيات طيبه نتيجه هماهنگي ميان دانش و عمل است؛ وقتي معرفت در رفتار روزمره جاري شود، زندگي معنوي پاك و پويا شكل مي گيرد. علم بدون عمل كم كم رنگ مي بازد و اثر خود را از دست مي دهد، اما عمل همراه با آگاهي، چراغ راهي است به سوي رشد و آرامش واقعي. بنابراين، مسير حيات طيبه، تركيب هوشمندانه دانش و تمرين مداوم است. به گزارش پايگاه فكر و فرهنگ مبلغ، مرحوم آيت الله حائري شيرازي در يكي از دروس اخلاق به موضوع رابطه علم و عمل پرداخت كه تقديم شما فرهيختگان مي شود. بنا بر روايت حوزه نيوز ،قرآن كريم در آيه اي مي فرمايد: وَلَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةٌ؛ يعني براي شما در چهارپايان نشانه ها و درس هاي عبرت آموزي وجود دارد. اين آيه اشاره مي كند كه از ميان مخلوقات مختلف، مي توانيم درس هاي ارزشمندي بياموزيم. در واقع، وقتي انسان به پديده هاي اطراف خود با دقت و تأمل نگاه كند، مي تواند حقايقي عميق را دريابد كه در نگاه نخست ممكن است ناديده گرفته شوند. براي مثال، اگر انسان به عملي مثل سيگار كشيدن نگاه كند، وقتي خود سيگار نمي كشد، مي تواند به خوبي زشتي و ضررهاي آن را درك كند. اين درك، خود يك نوع عبرت است. در واقع، آگاهي نسبت به بدي هاي يك رفتار وقتي در وجود ما نهادينه شود كه آن عمل را انجام ندهيم و از آسيب هاي آن آگاه باشيم. علم و معرفت بدون عمل، به مرور زمان كم رنگ و آسيب پذير مي شود وقتي كسي به سيگار اعتياد پيدا مي كند، نه تنها خود او ناراحتي و آسيب جسمي مي بيند، بلكه ديگران نيز ممكن است از آن آسيب ببينند، اما فرد ديگر نسبت به اين موارد حساسيتش كاهش مي يابد و به مرور اين رفتار برايش عادي و پذيرفته مي شود. اين موضوع نشان مي دهد كه ادراك و فهم انسان نسبت به پديده ها نسبي و متغير است و به نوعي تابع رفتارها و عادت هاي اوست. وقتي عملي تكرار مي شود و به صورت عادت در مي آيد، ادراك و قضاوت انسان درباره آن عمل دچار تغيير و گاهي ابهام مي شود؛ يعني عادت كردن به يك رفتار، مي تواند حس بدي آن را در وجود فرد كاهش دهد و حتي آن را برايش عادي و پذيرفته شده جلوه دهد. از اين منظر، بايد به اهميت حفظ و تقويت ادراك و معرفت نسبت به اعمال توجه كنيم، زيرا علم و معرفت بدون عمل، به مرور زمان كم رنگ و آسيب پذير مي شود. در واقع، العلم بالعمل يعني دانش همراه با عمل، زنده و پويا است و وقتي عمل نباشد، همان دانش نيز كم كم از بين مي رود. به همين دليل در روايات آمده است كه علم بدون عمل، همچون گياهي است كه آبياري نمي شود و به مرور خشك مي شود. اگر انسان دانشي را داشته باشد اما در عمل به آن كوتاهي كند، تدريجاً باور و اعتمادش نسبت به آن دانش كاهش مي يابد و اين وضعيت منجر به شك و ترديد در باورهايش خواهد شد. بالعكس، هرگاه علم با عمل همراه شود، آن دانش زنده و نافذ مي گردد و در وجود انسان جاري مي شود. نتيجه تعامل و هماهنگي ميان معرفت و عمل آيه وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا و رواياتي كه ارتباط عمل و علم را تبيين مي كنند، مي توانند در اين زمينه روشن كننده باشند. اگر عمل روزمره انسان با معرفت و دانش همراه باشد، زندگي او تبديل به حيات طيبه مي شود كه معنايش حيات پاك و باطراوت است. اين حيات، نتيجه تعامل و هم آهنگي ميان معرفت و عمل است. نمونه اي از تأثير عميق عمل بر معرفت، رفتار شهيد است كه با ترك نماز شب، احساس يك فقدان بزرگ و مصيبت بار را تجربه مي كند. اين حالت نشان دهنده ارتباط عميق بين عادت عملي و درك و احساسات معنوي انسان است؛ يعني ترك عملي كه در طول زمان جزئي از وجود شده، براي انسان نوعي مرگ و از دست دادن حيات معنوي به شمار مي آيد. عدم هماهنگي و پراكندگي فكري انسان مي تواند ناشي از ضعف درك و فهم او باشد؛ هر چه درك انسان عميق تر و كامل تر باشد، ذهن او جمع تر، آرام تر و متمركزتر خواهد بود. برعكس، درك ناقص و پراكنده منجر به آشفتگي و تشتت ذهني مي شود. انواع آرامش ها در وجود انسان از سوي ديگر، آرامش انسان نيز سه نوع است: آرامش منفي ناآرامي و آرامش مثبت آرامش منفي زماني به وجود مي آيد كه انسان به عادت هاي ناپسند و بد خو گرفته باشد؛ اين آرامش در واقع نوعي سكون منفي و بي تحركي است كه به ظاهر آرامش به نظر مي رسد اما در واقع زيان آور است. هنگامي كه انسان با خود مبارزه مي كند و جهاد نفس مي كند، اين آرامش منفي به ناآرامي تبديل مي شود كه مرحله گذار به آرامش مثبت است. اگر انسان پايداري كند و به تلاش خود ادامه دهد، اين ناآرامي به آرامش مثبت و سالمي بدل مي شود كه همراه با رشد معنوي و معرفتي است. بنابراين، بايد توجه داشت كه علم و عمل در كنار هم، باعث پويايي و رشد معنوي مي شوند و ترك عمل موجب تضعيف دانش و معرفت مي گردد. همچنين، داشتن علم بدون عمل سبب مي شود كه دانش انسان سست و بي اثر شود و ممكن است حتي موجب ملالت و خستگي در عالم و دانشمند گردد. براي حفظ معرفت و افزايش فهم و درك، عمل به دانسته ها ضروري است، چرا كه اين عمل، چراغ راهنمايي است كه انسان را از تاريكي جهل و غفلت بيرون مي آورد و موجب رشد و تكامل معنوي و فكري او مي شود.