تهران - ايرنا - با توجه به سياست هاي ترامپ در رابطه با تحولات منطقه در دوره دوم رياست جمهوري خود، صهيونيست ها نگران اين مسئله هستند كه در سياست هاي آمريكا در منطقه، ديگر الويت دولتمردان اين كشور نبوده و جايگاه اين رژيم تنزل يابد.
به گزارش ايرنا، دكتر يوئل گوزانسكي، مقام سابق امنيت ملي و رئيس كنوني بخش خليج فارس موسسه امنيت ملي رژيم صهيونيستي (INSS) در رابطه با سفر پيش روي ترامپ به منطقه و الويت هايي كه در دستور كار رئيس جمهور آمريكا و كشورهاي حوزه خليج فارس قرار دارد، به اين مسئله اشاره كرد كه در روابط ميان ميان عربستان و آمريكا و تصميم گيري ها براي افزايش روابط، رژيم صهيونيستي همچنان جايگاهي ندارد.
اين كارشناس صهيونيست در گزارش خود در رابطه با اين مسئله نوشت: سفر مورد انتظار رئيس جمهور ترامپ به كشورهاي حوزه خليج فارس - در درجه اول عربستان سعودي، قطر و امارات متحده عربي - ممكن است توسط دولت ترامپ به عنوان اولين دستاورد سياست خارجي در دوره جديد رياست جمهوري اش تلقي شود، اما از ديدگاه اسرائيل، اين يك تحول نگران كننده است، تحولي كه پتانسيل عقب نشيني از جايگاه منطقه اي و كاهش اهميت آن در اذهان آمريكايي ها به عنوان مركز منافع استراتژيك مهم را به همراه دارد.
ترامپ بار ديگر با همان الگويي عمل كرده است كه از دوره اول رياست جمهوري اش، روابط او با كشورهاي حوزه خليج فارس را مشخص مي كرد: ديپلماسي با منافع متقابل آشكار - اقتصادي، امنيتي و فناوري - بدون ادعاها و درخواست هاي ليبرال يا دموكراتيك.
او روابط با كشورهاي خليج فارس را از دريچه يك معامله بررسي مي كند: سلاح در ازاي نفت، سرمايه گذاري در ازاي حفاظت امنيتي، دسترسي به فناوري در ازاي وفاداري ژئوپليتيكي. بخش اقتصادي و قراردهاي تجاري و نظامي ميان آمريكا و كشورهاي عربي در قلب سفر پيش رو و ديدارها قرار دارد.
يكي از حساس ترين مسائل مورد بحث، طرح عربستان سعودي براي همكاري هسته اي با ايالات متحده است. عربستان سعودي خواستار به رسميت شناخته شدن حق خود براي غني سازي اورانيوم در خاك خود است، خواسته اي كه مشروعيت آن از اين واقعيت ناشي مي شود كه ايران نيز چنين كاري انجام مي دهد.
چراغ سبز نشان دادن آمريكا براي اين امر مي تواند وضعيت خطرناكي ايجاد كند، هم از نظر مذاكره با تهران و هم از نظر انگيزه ها براي گسترش فناوري هاي هسته اي بيشتر در خاورميانه.
همچنين، افزايش تقاضا براي فناوري هاي پيشرفته از سوي كشورهاي خليج فارس– شامل دسترسي به هوش مصنوعي، سيستم هاي سايبري و فناوري هاي نظارتي پيشرفته – فشارهايي را بر آمريكا ايجاد كرده تا بين تمايل به تقويت شراكت هاي منطقه اي و حفظ برتري كيفي نظامي اسرائيل (QME) تعادل برقرار كند. اين تعادل، كه در گذشته تقريباً در گفتمان امنيتي آمريكا خط قرمز محسوب مي شد، اكنون در حال فرسايش است و ديگر به عنوان يك خط قرمز تلقي نمي شود.
ساختار منطقه اي در حال تغيير، نشانه هاي روشني دارد مبني بر اينكه اسرائيل به تدريج جايگاه منحصر به فرد خود در نزد آمريكا را در حوزه سياسي از دست مي دهد. اگرچه روابط بين واشنگتن و تل آويو در سطوح امنيتي و اطلاعاتي همچنان نزديك است، اما به نظر مي رسد كه اين روابط در عرصه سياسي-ديپلماتيك به طور فزاينده اي رو به تيرگي مي رود.
موضوع عادي سازي روابط بين اسرائيل و عربستان سعودي، كه در دولت قبلي به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته بود، تقريباً به طور كامل از دستور كار سفر فعلي غايب است.
علاوه بر اين، طبق گزارش ها، خود عربستان سعودي با توجه به جنگ جاري در غزه و موضع دولت اسرائيل مبني بر عدم بحث در مورد راه حل سياسي براي درگيري اسرائيل و فلسطين، درخواست كرده بود كه اين موضوع به صورت علني مطرح نشود. عربستان سعودي، راه حل دو دولت را پيش نياز پيشبرد روابط با اسرائيل مي داند. در اين وضعيت، هيچ توافق عادي سازي وجود ندارد.
نگرش ايالات متحده نسبت به قطر همچنين منعكس كننده اختلافات با اسرائيل است. قطر كه به دليل روابطش با حماس هدف انتقاد اسرائيل قرار گرفته، در حال حاضر از جايگاه يك شريك استراتژيك در واشنگتن برخوردار است. اين روابط در دوران دولت بايدن عميق تر شد و در حال حاضر هيچ نشانه اي وجود ندارد كه انتظار برود ترامپ بخواهد اين وضعيت را تغيير دهد، بلكه كاملاً برعكس، به دنبال بهتر كردن روابط با قطر است.
اگر چنين باشد، اسرائيل با يك واقعيت استراتژيك جديد روبرو است، واقعيتي كه منجر به كاهش نفوذ آن در شكل دهي سياست آمريكا در خاورميانه و تضعيف جايگاه آن تا سطح يك بازيگر ترجيحي مي شود. نزديكي روابط آمريكا و عربستان سعودي كه ديگر به تمايل عربستان براي نزديك شدن به اسرائيل مشروط نيست، گواه اين امر است.
در حالي كه عربستان سعودي خود را به عنوان بازيگر اصلي در مديريت منافع اقتصادي و امنيتي ايالات متحده در منطقه قرار مي دهد، اسرائيل تا حد زيادي يك دارايي، آنهم با ارزش نمادين براي آمريكا باقي مي ماند كه به معناي داشتن نفوذ سياسي واقعي نيست. همچنين سياست اسرائيل در قبال ايران در تضاد با منافع كشورهاي خليج فارس است كه به حفظ ثبات علاقه مندند، نه رويارويي.
به گزارش ايرنا، در روزهاي اخير، سفر دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمريكا با منطقه در مركز تحليل ها و گزارشات كارشناسان و رسانه هاي عبري زبان قرار گرفته است. به عقيده صهيونيست ها، تحولات اخير در فلسطين اشغالي و منطقه و همچنين نوع ديدگاه سياسي ترامپ، باعث شده است كه رژيم صهيونيستي در معرض اين خطر قرار بگيرد كه ديگر مانند سابق، در تصميم گيري هاي دولتمردان آمريكايي جايگاه سابق را نداشته باشد. كارشناسان عبري زبان عدم برنامه ترامپ براي ورود به سرزمين هاي اشغالي در سفر پيش رو به منطقه و همچنين مشخص نبودن وضعيت طرح عادي سازي با عربستان و عدم پيگيري آن از سوي آمريكا را نشانه هايي از اين امر عنوان مي كنند.