جنگ ميلياردرها براي عرضه اينترنت ماهوارهاي در هند
آي تي من- يكي از كارشناسان مدرسه تجاري «اس بي اس سوئيس» در مقاله اي منتشر شده در نشريه جوامع (Societies) تاثيرات تركيبي هوش مصنوعي و تغييرات جغرافياي سياسي بر پويايي هاي جهاني تا سال 2040 را بررسي كرده است. اين كارشناس با نام مايكل گرليش با استفاده از يك تحليل سناريويي موسوم به فرايند دلفي و نمونه سازي احتمالي، تحولاتي از قبيل بيكاري ناشي از هوش مصنوعي، چالش هاي حكمراني و تغييرات اجتماعي را با ايجاد مشكلات و وقفه هاي اجتماعي پيش بيني كرده است.
گارليش همچنين عوامل مرتبط با حوزه جغرافياي سياسي؛ از قبيل ملي سازي و مناقشه هاي جهاني را بررسي كرده و تشديد بالقوه تنش هاي موجود به خصوص تنش هاي روسيه، اوكراين و حمله رژيم صهيونيستي به نوار غزه را بررسي كرده است. او لزوم حكمراني فعالانه و همكاري بين المللي را براي حل اين خطرها و فرصت ها مورد تاكيد قرار داده و خاطرنشان كرده كه سطح آمادگي دولت ها و شركت ها پايين است و تنها حدود 10 درصد برآورد مي شود.
توسعه سريع هوش مصنوعي و تحول تنش هاي سياسي و جغرافيايي در حال تغيير شكل به تحولات جهاني است. هوش مصنوعي پتانسيل متحول كننده اي در همه صنايع دارد و بر رشد اقتصادي، اشتغال و امنيت تاثيرگذار است.
مطالعات قبلي بر نقش هوش مصنوعي در ارتقاي بهره وري و تصميم سازي همچنين چالش هاي موجود در زمينه تغيير وضعيت مشاغل و نگراني هاي اخلاقي تاكيد كرده است. با اين حال هنوز شكاف هايي در زمينه شناخت تعامل و تراكنش هوش مصنوعي با راهبردهاي ژئوپلتيك به خصوص با توجه به افزايش رقابت بين قدرت هاي بزرگ مانند آمريكا و چين، باقي مانده است.
اين تحقيق جديد از چهارچوپ سامانه هاي تطبيقي پيچيده (CAS) براي تحليل تراكنش ديناميك بين پيشرفت هاي هوش مصنوعي و تحولات جغرافياي سياسي استفاده كرده است. اين چهارچوب كه ريشه در تحقيقات بين رشته اي دارد، براي بررسي اين مساله مناسب بود كه چگونه تغييرات كوچك در يك حوزه مانند سياست هوش مصنوعي مي تواند به نتايج مهم جهاني پيش بيني ناپذير منجر شود.
گرليچ يك تحليل فراگير از تاثير آينده هوش مصنوعي و تحولات ژئوپلتيك بر تحولات جهاني به خصوص بعد تا سال 2040 ارائه داده است. بر اساس اين تحليل هوش مصنوعي تاثيرات مهم اقتصادي، اجتماعي و امنيتي با احتمال بالاي ايجاد نرخ بيكاري تا حد 40 تا 50 درصد خواهد داشت. اين موضوع مي تواند به ناآرامي هاي اجتماعي و بي ثباتي دولت ها منجر شود. اين مطالعه بر ضرورت حياتي اقدام دولت ها براي ايجاد شبكه هاي ايمني اجتماعي و برنامه هاي بازآموزي را براي كاهش اين تاثيرات تاكيد دارد.
همچنين پيش بيني شده كه هوش مصنوعي و محاسبه كوانتومي خطرهاي امنيتي را به خصوص در حوزه امنيت سايبري افزايش خواهند داد.
نويسنده اين مطالعه افزايش احتمالي ملي گرايي و مناقشه ها به خصوص در تنش هاي روسيه، اوكراين و حمله رژيم صهيونيستي به نواره غزه تاكيد دارد. اين تغيير مي تواند همكاري بين المللي را دچار بي ثباتي كند. يافته هاي اين تحقيق در نهايت حاكي است كه هوش مصنوعي و تحولات ژئوپلتيك مي توانند پويايي هاي جهاني را به ميزان قابل ملاحظه اي تغيير شكل دهند؛ در حاليكه دولت ها تا حد زيادي براي تبعات مهم اجتماعي و امنيتي ناآماده هستند.
اين مقاله در نهايت هشدار داده بدون انجام تدابير و اقدامات لازم در اين زمينه، وقفه ها و اخلال هاي بالقوه ممكن است قوي تر از فرصت هاي ايجاد شده باشد و ثبات جهاني را به خطر اندازند.