مدیریت بحران در کشاورزی

مدیریت بحران در کشاورزی مدیریت بحران در کشاورزی
برای پی بردن به برخی از مطالب اساسی در زمینة مدیریت خطر بر آن شدیم تا در این مجال چهار موضوع را مورد بررسی قرار دهیم:

1- ارزیابی و تمایل شما به پذیرش خطر
2- شناسایی منابع خطر
3- شناسایی راه های ممکن که می شود از آنها برای کنترل خطرات احتمالی استفاده کرد.
4- فراهم ساختن راه های علمی تخصیص بودجه برای برنامه‌ های اتخاذ شده در زمینه مدیریت بحران.

همه ساله اکثر زارعان بیش از مقدار واقعی محصولات شان را تخمین می زنند. مطالعات نشان می دهد که کشاورزان به طور متوسط 10تا20 درصد بیشتر از مقدار واقعی درآمد خالص خود را برآورد می کنند. به نظر می رسد آنها تمایل دارند سال های خوب را به خاطر بسپارند و سال های بد را فراموش کنند، زمانی که عملکردهای زراعی بسیار متغیر هستند انتخاب روش های مناسب تخمین مشکل است. البته تکنیک های خاصی برای برآورد این تخمین وجود دارد.

اصولا در چنین مواقعی دو راه پیش روی کشاورزان قرار دارد؛ یکی اینکه به همین شکل به کار زراعت و اداره کردن مزرعه بپردازند تا وضعیت اقتصادی حاضر ادامه پیدا کند که در این صورت با کمبود شدید ارزش خالص روبرو می شوند و تنها باید امیدوار باشند که این ارزش خالص یک رقم مثبت باشد. اما راه دوم مستلزم یک سری تغییرات از جانب خود کشاورزان است. به عنوان مثال، دنبال کردن راه هایی که ممکن است سود بیشتری را به ارمغان آورد و لیکن این راه ها همواره با خطرات زیادی روبرو هستند.

به طور کلی لازم است که همواره در برنامه های خود واقع بین باشید؛ در باره اهداف تان فکر کنید و اینکه چه راه های دیگری را می توانید دنبال کنید، چه میزان محصول می توانید به طور متوسط تولید کنید، محصولات خود را به چه مقداری می توانید بفروشید و با چه هزینه ای می توانید نیازتان را برآورده سازید.

به گفته برخی از کشاورزان باید صادق و واقع بین بود، اصولا معنی این جمله این است که بهتر است با خودتان صادق و در برنامه ریزی های تان واقع بین باشید.

اصولا استفاده از یک ضریب اطمینان در مدیریت شغلی رایج است،این به زبان ساده است ولی در عمل کار چندان ساده ای نیست. نکته مهمی که کشاورزان در برنامه ریزی ها و برآورد‌های خود باید در نظر داشته باشند، لزوم استفاده از اصول مدیریت بحران است. به عنوان مثال، خطر همیشه وجود دارد؛ خطر اینکه محصول بسیار کمتر از آن مقداری شود که سابقه داشته است یا خطر شیوع یک بیماری که ممکن است کل محصول را از بین ببرد. در چنین مواقعی تنها واقع بین بودن برای جلوگیری از این خطرات احتمالی کافی نیست در این شرایط است که اصول مدیریت بحران به کمک شما می آید.

بهترین نقطه شروع در مدیریت بحران مشخص کردن ظرفیت و تمایل شما به پذیرش خطر است. بهتراست قبل از هر چیز ترازنامه و وضعیت فکری خود را مورد بررسی بیشتری قرار دهید. یکی از کاربردهای مهم ترازنامه، تعیین توانایی یک زارع در پذیرش خطر در امور زراعی است؛ این معیاری از بینش فرد است و نشان می دهد چنانچه سرمایه های شما به پول نقد تبدیل شود چه مقدار از بدهی ها پرداخت می شود و چه مقدار مازاد باقی می‌‌ماند.

جنبه مهم ترازنامه آن است که در تعیین توانایی امور زراعی در برآورده کردن تعهدات مالی در مدت زمان تعیین شده به شما کمک می کند و نشان می دهد که چقدر امور زراعی شما درست پیش می رود.

شناسایی منابع خطر کشاورزان همواره درامور زراعی خویش با تهدیدات و خطرات بسیاری مواجه می‌شوند که ممکن است مشکلاتی رابرای آنها به وجود آورد. قبل از اینکه شما از مدیریت بحران استفاده کنید بهتر است که با این منابع خطر بیشتر آشنا شوید. به طور کلی در یک تقسیم بندی ساده منابع خطر را به ده دسته تقسیم می کنند که در ذیل به آنها اشاره می گردد:

1- خطر تولید- محصول شما در واحد اراضی زیر کشت همیشه با آنچه که انتظار دارید قدری تفاوت می کند. منابع خطر تولید شامل؛ رطوبت بسیار کم، رطوبت بیش از اندازه، سیل، افزایش دما هنگام گرده افشانی، تگرگ، باد، آتش سوزی و بیماری هستند.

2- خطر احتمال نیروهای ثبت شده ـ اکثر مدیران این خطر احتمالی را در دسته بندی خطر تولید قرار می دهند ولی به نظر می رسد که این مورد را باید از خطراتی نظیر سیل یا خشکسالی جدا کرد و در زمره خطر نیروهای ثبت شده قرار داد. برای مثال، در بسیاری از مناطق انتخاب تنوع محصول روی خطرات احتمالی عملکرد تاثیر می گذارد.

3- پیشاپیش قرارداد بستن ـ پیشاپیش قرارداد بستن یکی دیگر ازراهبردهای بازاریابی برای منتقل کردن خطر احتمالی کاهش قیمت کالا به یک فرد دیگر است مانند حق بیمه محصول. شما برای این که مقداری از خطرات احتمالی خود را به دیگران منتقل کنید مجبورید هزینه ای را پرداخت کنید، این هزینه حق بیمه یا یک کاهش در مقدار سودی است که به دست می آید.

4ـ خطر نرخ هزینه های اولیه و موجودی مثل، بهای کودهای شیمیایی، مواد شیمیایی ،خوراک دام و ... که متنوع هستند.

5- خطر نرخ سرمایه قرض گرفته شده و موجودی ـ طی چند دهه اخیر نوسان چشمگیری در نرخ بهره مثل قیمت کالا مشاهده شده است. برای مثال، بسیاری از کشاورزان بعد از مدت ها متوجه شدند که مبلغ بسیار زیادی بهره پرداخت می کنند. البته موجودی اعتبار هم در این قضیه نقش دارد، بعضی از منابع اعتباری نسبت به چرخه درآمد کشاورزان بسیار حساس هستند، آنها طی دوره ترقی ظاهر و در دوران سخت مالی ناپدید می‌شوند. در واقع کمتر کسی پیدا می شود که به سرمایه گذاری های درازمدت فکر کنند.

6- خطر فن آوری ـ پیشرفت های جدید فنی اغلب روش های حاضر را کنار می زنند و از تاثیر آنها می‌کاهند. گاهی هم اتفاق می افتد که سرمایه گذاری در فن آوری های جدید به ورشکستگی کامل منتهی می شود. اگر فن آوری جدید آن طور که انتظار داشته باشیم موثر واقع نشود، سرمایه از دست می رود و قدرت مانور هم کم می شود.

فن آوری جدید اغلب باعث کاهش هزینه در واحد تولید شده می شود و چنانچه نتوانید از فن آوری های جدید استفاده کنید همسایگان شما ممکن است با هزینه کمتری همان محصول را تولید کنند.

7- خطر مردم - درگیری های خانوادگی، مالکیت و عملکرد مدیریت از جمله مسایل روزمره در امور کشاورزی هستند. مشکلات مالکیت هم اهمیت خاص خود را دارد، از جمله مسایلی که طی سال های اخیر اهمیت بیشتری پیدا کرده،اختلافاتی است که میان شرکا پیش می آید.

8- خطر قانونی- در جوامعی که رقابت بسیار شدید است لازم است انسان خود را از ضرر و زیان در امان نگه دارد. در واقع می شود گفت که یکی از ضروریات، داشتن پشتیبانی قوی بیمه رسمی است چیزی که برای کشاورزان امروز و فردا لازم است.

9- بحران روال قبل- تغییراتی که در موسسات یا بنگاه ها صورت می گیرد تاثیرات به سزایی روی کشاورزی می تواند داشته باشد. مثال های آن شامل،نرخ مصوب، برنامه های کمک درآمد دولت، و ... هستند.این تغییرات گاهی فرصت های خوبی را فراهم می کنند و گاهی هم خطرات احتمالی را افزایش می دهند.

10- خطر اقتصاد کلان- دهمین بند از شناسایی منابع خطر، خطر اقتصاد کلان است که اهمیت زیادی در این طبقه بندی دارد و شامل عواملی است که روی تورم، نرخ تبادلات ارزی،تجارت و دسترسی به بازارهای کالا و دیگر بازارها تاثیر می گذارد.

در مجموع می توان گفت این خطرات احتمالی گاهی ممکن است از کنترل شما خارج بشود ولی مواقعی وجود دارد که شما می توانید این تغییرات را پیش بینی کنید و به نحوی از وضعیت حاضر بهره ببرید یا دست کم از هر نوع آسیبی اجتناب کنید.

به طور کلی نقطه شروع در مدیریت بحران، یک ارزیابی شخصی از ظرفیت مالی برای رویارویی با حوادث ناگوار است. یک معیار مهم ظرفیت پذیرش خطر، ارزش خالص موجود شماست. در واقع یک نقدینگی بالا ظرفیت شما را برای مقابله با حوادث ناگوار مالی افزایش می دهد و برعکس یک ارزش خالص پایین موجب پایین آمدن این ظرفیت می شود. بالا یا پایین بودن میزان نقدینگی یا ارزش خالص شما به حجم فعالیت های تان بستگی دارد و این یکی از دلایلی است که به عنوان ابزار پیدا کردن ریشه مشکل به کار می رود.

چنانچه شما ظرفیت پذیرش خطر را نداشته باشید می توانید از روش حداقل و حداکثر استفاده کنید. یعنی اینکه ممکن است چندان خوش بین نباشید و بدترین حالت های ممکن را در نظر بگیرید و با داشتن چنین دیدگاهی راهی را انتخاب کنید که حداکثر سود را داشته باشید. فرض کنید که تصمیم شما این خواهد بود که از حمایت بیمه برخوردار شوید، چون در مقابل ضرری که ممکن است با بیمه نکردن محصول عایدتان شود یک حداقل پرداخت را تضمین می کنید.

در واقع این روش می گوید راهی را انتخاب کنید که حداکثر سود را به دست آورید. بنابراین این دو روش کمی ضعیف به نظر می رسند، چرا که دیگر حالت های ممکن نادیده گرفته شده است.

البته احتمالات هم نقش مهمی در تصمیم گیری ها دارند. به عنوان مثال، چنانچه از بیمه استفاده نکنید سه تا چهار درصد این احتمال وجود دارد که در پایان سال با کمبود شدید مالی یا ورشکستگی کامل مواجه شوید، بنابراین باید ظرفیت پذیرش چنین خطراتی را داشته باشید.

در واقع هیچ راهی وجود ندارد که تمامی خطرها برداشته شود و یا به دیگران منتقل شود، ولی تمامی افکارتان باید روی این سه نکته متمرکز بشود یعنی روی ظرفیت پذیرش خطر، چاره های ممکن برای رفع یک مشکل و روی احتمال وقوع حادثه ای که ممکن است اتفاق بیفتد و نظام زندگی شما را نامتعادل سازد.

بیشتر راهبردهای کاهش یا انتقال خطر هزینه ای دربردارند، این پرشسی است که لازم است از خودتان بپرسید که آیا خسارت در حدی هست که نیاز به استفاده از را هبرد مدیریت بحران باشد یا نه؟ در مقابل کاهش میزان خطر شما چه چیزی مایلید بپردازید؟ با داشتن این چارچوب کلی یعنی تجزیه و تحلیل های خطر نوبت به این می رسد که کمی هم درباره راهبردهای مدیریت بحران بحث کنیم. ابتدا باید بدانیم که هدف از مدیریت بحران این است که درآمد خالص و تغییرات ارزش خالص بالاتر از یک سطح مطلوب باشد و نوسان درآمد کاهش پیدا می کند، ولی از طرفی مدیریت بحران ممکن است یک هزینه یا یک حق بیمه در برداشته باشد. شیوه های مدیریت بحران بیشتر روی تولید، بازاریابی و بخش های مالی امور مزرعه به علاوه بعضی ملاحظات شخصی تکیه می کند.

تعدادی از شیوه های مدیریت بحران که در امور تولید و مالی به کار گرفته می شوند ، شامل موارد زیر هستند: تنوع محصول و پراکندگی از نظر فاصله، انتخاب کارهای جانبی، شیوه های مدیریت تولید، بیمه، کنترل خدمات منبع، انعطاف پذیری، توجه به برنامه های دولت و داشتن علم کافی از جمله اطلاعات ثبت شده، اطلاعات حاصل از تجارب شخصی و منابع خارجی است.

تنوع محصول تنها در صورتی خطر را کاهش می دهد که یک رابطه معکوس بین قیمت و محصولات زراعی وجود داشته باشد. یعنی اینکه وقتی سود حاصل از یک محصول کاهش پیدا کند، سود حاصل از محصول دیگر افزایش یابد و بالعکس.

روی آوردن به یک محصول جدید یا پرورش دام نیاز به دانش جدید دارد. اطلاعاتی در مورد این امور جدید لازم است و گاهی هم ممکن است نیاز باشد که سرمایه گذاری جدیدی صورت بگیرد. چنانچه اطلاعات زیادی در مورد امور کشت و زرع نداشته باشید، هیچ تضمینی نیست که خطر کاهش پیدا کرده باشد. مبادرت به چند کار مختلف که دامنه وسیعی داشته باشد خطر را می تواند افزایش دهد.

البته راه هایی موجود است تا بتوان از عهده این خطرات احتمالی برآمد مثل اجاره دادن زمین های زراعی. ترازنامه شما تمام خطرات محصول و تغییرات قیمت را نشان می دهد. سهیم کردن کسی را که به شما وام می دهد در سود و زیان، یک چاره دیگر است. به علاوه، داشتن یک قرارداد ثبت شده بدون توجه به روش های اجاره مسولیت هایی را برای شما و فرد وام دهنده و موجر مشخص می کند.

راه دیگر این است که برای بخشی از خدمات ویژه که به امور تهیه زمین و استفاده از ماشین آلات مربوط می‌شود قرارداد ببندید، که این کار ممکن است فرصت خوبی را برای پرداختن به امور دیگر فراهم کند و همچنین تراز نامه شما را تقویت کند. با این کار از بدهی های جدید جلوگیری می شود و با کاهش سرمایه گذاری در خرید ماشین آلات بدهی های قدیمی تنزل پیدا می کند.

نقش مدیریت بحران در بازاریابی

چندین راهبرد نرخ گذاری وجود دارد که به شما کمک می کند تا قبل از عرضه کالا قیمت محصول را تعیین کنید. بعضی از این راهبردها مثل قرارداد بستن از پیش، فروش پیشاپیش با استفاده از وضعیت بازار آینده یا استفاده از بیمه قیمت هستند. تمامی این روش ها برای انتقال خطرات قیمت به اشخاص دیگر هستند.

نکته قابل توجه این است که تمامی این راهبردها هزینه مشخصی را در بردارند و لیکن شما هستید که باید تصمیم بگیرید که کدام یک از این ها برای شما مناسب است زیرا، هر سال وضعیت فرق می کند و روش های متفاوتی را می طلبد.

بعضی از این شیوه های بازاریابی که در مورد آن ها صحبت کردیم را می شود برای به دست آوردن نفوذ بیشتر استفاده کرد، که از میان آنها می توان به خریدهای خارجی با عقد یک قرارداد با قید قیمت اشاره کرد. دیگر اینکه از بازارهای آینده برای تثبیت قیمت کالاها و جلوگیری از نوسان قیمت استفاده کرد.

تمامی این راهبرها موجب کاهش نوسان قیمت، سرمایه گذاری و ضررهای بعدی می شود، ولی باز هم لازم است که تمامی این راهبردها مورد ارزیابی قرار گیرند. نکته ای که باید همواره به آن توجه داشته باشید، این است که در انتخاب این گونه روش های مدیریت بحران باید همیشه اثر آنها را روی ترازنامه در نظر داشته باشید.

نتیجه گیری

باید کاملا واضح باشد که در حرفه کشاورزی خطرات احتمالی بیشماری وجود دارد. مهمترین مطالبی که در این بحث به آنها اشاره شد عبارتند از: اهمیت واقع نگری در برنامه ریزی ها که این شامل استفاده کردن از برآوردهایی در داده هاست که می تواند بیانگر تجارب شخصی شما باشد. نکته مهم دیگر توانایی تشخیص و اداره کردن هر نوع خطری است که ممکن است دستیابی به این اهداف را به مخاطره بیندازد.

همچنین سعی شد با طبقه بندی کردن خطرهای احتمالی به چند دسته مختلف از خطرات احتمالی تولید گرفته تا خطرات احتمالی اقتصاد کلان، تنظیم خاصی به طیف وسیعی از خطرات بدهیم که کشاورزان با آن روبرو هستند.

به طور کلی در امور کشاورزی نه تنها مشخص کردن وقوع حوادث را باید در نظر داشت، بلکه به لزوم آگاهی داشتن نسبت به تاثیر هر یک از آنها روی امور کشاورزی نیز باید تاکید کرد.

ولی در نهایت تصمیم با خود شماست، اینکه آیا ضرر احتمالی به اندازه ای است که نیاز به استفاده از راهبرد مدیریت بحران باشد یا نیازی به هیچ یک از این شیوه ها نیست؟

در این مقاله سعی کردیم شما را با مطالب مهمی آشنا کنیم که در برنامه ریزی های تان می توانید از آنها کمک بگیرید و افکارتان را سازمان دهی کنید تا از عهده خطرات احتمالی به خوبی برآیید، البته این تصمیم نهایی است.