چکیده
در جهان امروز اطلاعرسانی و اطلاعیابی دو اصل انکارناپذیر زندگی روزمره به شمار میآید. مخاطب برای دریافت خبر منتظر منبع خاصی نمیماند و هر آن اراده کند، به سایت، خبرگزاری و یا حتی کانالهای خبری مختلف مراجعه و از اخبار به روز مطلع میشود. بدون ارتباط زندگی اجتماعی معنا ندارد.ارتباط سنگ بنای جوامع انسانی است. از سوی دیگر امروز ارتباطات لازمهی حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. از طرفی گسترش ارتباطات الکترونیک و وسایل ارتباطی نوین ارکان جوامع بشری را تحت تاثیر قرار داده است. دنیای کودک دیروز چهل سال پیش، خیابان و محلهاش بو، اما کودک امروز از طریق گوش تلفن همراه، در آن واحد به همهی جای دنیا سرک میکشد. اگر روزگاری نه چندان دور مخاطب به دنبال منبع بود، امروز باید گفت که منابع باید به دنبال جذب و وفادار کردن مخاطب باشند.
نقش اطلاعرسانی و هدایت افکار در زمان بروز بحران انکارناپذیر است. کسب دانش فنی و آشنایی با ذائقه مخاطب به امر اطلاعرسانی در زمان بروز بحران کمک شایانی میکند. کارکرد روابطعمومیدر سه وضعیت قبل، حین و پس از بحران بسیار حیاتی است.
واژگان کلیدی: ارتباط، منابع خبری، اطلاعرسانی، بحران و تصمیمگیری
مقدمهکلمه بحران ناخودآگاه دلهره و بیقراری را در ذهن تداعی میکند. بحران تعاریف مختلفی دارد، که سادهترین آن: شروع یه حالت غیر عادی است. چرا که در شرایط عادی، اجزاء یک سازمان با یک هدف خاص، هر یک وظایف خود را انجام میدهند.
واژه بحران معادل اصطلاح انگلیسی crisis است که از علوم پزشکی وارد علوم اجتماعی و اقتصادی شده است. در پزشکی وضعیت بحرانی به وضعیتی اطلاق میشود که ارگانیسم حیاتی دچار بینظمی شده و به خطر افتاده است.
در زمینه مسائل اجتماعی هم، زمانی که جامعه از حالت عادی خارج دچار آشفتگی میشود وضعیت بحرانی حاکم میشود. پس بحران را میتوان شرایط غیر عادی دانست که در آن مشکلات ناگهانی و پیش بینی ناپذیر پدید میآیند و در چنین شرایطی ضوابط و هنجارها و قوانین دیگر کارساز نیستند. نقش روابطعمومی در اطلاعرسانی به موقع از شروع بحران تا پایان و برگشت به حالت عادی میتواند بر کاهش میزان خسارت و مدت زمان بحران موثر باشد.
1- تعاریف بحرانمینتزبرگ و همکارانش معتقدند: که بحران بر اثر وقوع ناگهانی و غیر منتظره حادثه یا اتفاقی به وجود می آید که توجه فوری وفوتی به آن ،برای اخذ تصمیمی فوری،ضروری است.
ایگور انسف (Ansoff): اظهار می دارد: هنگامی سازمان را با بحران روبرو دانست که به نظر می آید بر اثر تغییر وتحولاتی،بقا و حیات سازمان به مخاطره افتاده است و سازمان برای از رهایی از نابودی و اضمحلال، باید فوق العاده تلاش کند.
هرمان: بحران را حادثه ای می داندکه موجب سردرگمی و حیرت افراد می شود، قدرت واکنش منطقی و مؤثر را از آنان سلب می کند و تحقق اهداف آنان را به مخاطره می اندازد.
هابرماس: (Habermas) رویدادهای مشکل آفرین و بحران زا را در دو سطح فیزیکی یا ملموس و اجتماعی یا نمادین بررسی می کند.
فرآیند شکل گیری بحران بحران ها از چهار مرحله مختلف عبور می کند:
1. دوره زمانی "انباشت بحران"
2 . بروز و ظهور بحران
3. فروکش کردن بحران (مرحله مزمن)
4. پایان بحران
طول زمانی بحران(دوام)
1. مرحله فروکش
2. مرحله بروز
3. مرحله انباشت
4. مرحله پایان
مراحل شکل گیری بحران• مرحله انباشت بحرانی: در این دوره نشانه های بحران به مرور خود را نشان می دهند و مدت ها قبل از اینکه چکاننده های بحران عمل کنند،علائم و پیش درآمدهای بحران معلوم می شود. اگر پیام های این پیش آگهی ها و هشدارها به درستی درک شود و اقدامات لازم پیشگیرانه به عمل آید، ممکن است از بروز بحران جلوگیری یا حداقل